حجت الاسلام جواد عبادی، استاد حوزه و دانشگاه:
نظام بانکی، مهمترین چالش اقتصادی کشور است
<strong><span class=\"p\" dir=\"rtl\">کاف نیوز درگفت و گویی با حجت الاسلام جواد عبادی، مسئول گروه اقتصاد مرکز تحقیقات اسلامی مجلس به بررسی چالش های پیش روی اقتصاد ایران پرداخته است که در ادامه می خوانید.</span></strong>
کاف نیوز، حجت الاسلام جواد عبادی روحانی تبریزی است که مسئولیت گروه اقتصاد مرکز تحقیقات اسلامی مجلس را بر عهده دارد. جواد عبادی در دانشگاه، علم اقتصاد خوانده و با تسلط بر اقتصاد اسلامی که دستاورد مکتب حوزه است؛ به طور ویژه در مبحث بانکداری اسلامی فعالیت می کند. حجت الاسلام عبادی علاوه بر مسئولیتی که در مجلس دارد، در حوزه به تدریس درس خارج فقه در باب معاملات مشغول است و در دانشگاه امام صادق و موسسه عالی بانکداری ایران، سرفصل های بانک، بورس، بیمه، بازاریابی شبکه ای و دیگر مباحث اقتصادی را تدریس می کند. وی همچنین عضو شورای تخصصی هفت نفره فقه بانک مرکزی است. موسسه فقه اقتصادی طیبات از جمله مجموعه هایی است که به کوشش حجت الاسلام جواد عبادی و دیگر همکارانش راه اندازی شده و به پژوهش در حوزه اقتصاد اسلامی می پردازد. کاف نیوز درگفت و گویی با این روحانی اقتصاددان به بررسی چالش های پیش روی اقتصاد ایران پرداخته است که در ادامه می خوانید:
با توجه به تجربه و تحصیلاتی که در حوزه امور اقتصادی دارید، به نظر شما اصلی ترین نیاز حوزه بانکداری چیست؟
مهمترین مشکل کشور در حوزه مسائل اقتصادی است. 17 سال است که به مباحث بانکی ورود کرده ام و متوجه نواقص هستم. ایران در سایر حوزه ها از جمله استقلال کشور، مباحث فرهنگی، دانشی و بهداشتی در منطقه رتبه بالایی دارد ولی متاسفانه در بخش اقتصاد ضعف داریم. مشکلات اقتصادی سرمایه های اجتماعی کشور را تحت تاثیر قرار می دهد. این مشکلات به جنگی اقتصادی مبدل شده اند.
به باور من عملکرد نظام بانکی کشور از مهمترین عوامل بروز و ظهور مشکلات اقتصادی است. تحریم هم در مشکلات اقتصادی ایران تاثیر داشته و دارد. عوامل دیگری نیز تاثیر گذار هستند ولی امروز مهمترین چالش اقتصادی کشور با نظام بانکی در بخش قانون گذاری است.
بین مشکلات اقتصادی ایران و نظام بانکداری کشور چه نسبتی برقرار می کنید؟ آیا سهم حوزه بانکی در چالش های اقتصادی کشور برجسته تر از سایر بخش ها است؟
45 سال پیش در حوزه های مختلف انقلاب کردیم ولی در حوزه اقتصاد هیچ انقلابی صورت نگرفت. تنها حرکت انقلابی کشور در بخش اقتصاد به تصویب قانون عملیات بانکی بدون ربا در سال 1362 بر می گردد که متاسفانه تحولی ایجاد نکرد و تنها چند قرارداد جایگزین قرض ربوی شدند.
چون ساختار ها و زیر بنای سیستم بانکی تعویض نشد، عملا ادامه آن مسیر به امروز انجامید که بانک پولی به مردم می دهد، به مدتی خاص، با سودی خاص و در پایان قرارداد سود خود را می گیرد.
این روند پیش از انقلاب قرض ربوی بود و امروز عناوینی دیگر دارد. این نواقص بزرگ، ارتباطی با مدیران بانکی و کارمندان این مجموعه ها ندارد بلکه نواقصی بالا دستی است.مشکلات نظام بانکی را از چند منظر می توان بررسی کرد.
یکی از مهمترین آن ها موارد خارج از مباحث بانکی است که از جمله آن می توان به خصوصی سازی بانکداری اشاره کرد که در سال 1383 به استناد بر سیاست های اصل 44 متاسفانه مجوز ورود بانک های خصوصی به عرصه بانکداری صادر شد و این مهمترین و ریشه ای ترین مشکل است.
در این فقره بانک مقصر نبود بلکه نظام و سیستم به بخش خصوصی اجازه دارد که مجموعه های بانکی تاسیس کند.ساحت دوم چالشها در داخل بانک ها است که مانع از اجرای قوانین تصویب شده در حوزه عملیات بانکی بدون ربا می شود.

به عنوان ناظری بیرونی، عملکرد مجلس یازدهم را در حوزه اقتصادی و علی الخصوص بانکی چه گونه ارزیابی می کنید؟
مجلس فعلی در مورد مسائل بانکی خیزی برداشت به ویژه که قانون بانک مرکزی حدود دو ماه پیش تصویب شد. اصرار ما بر این بود که برخی از مشکلات اساسی بانک ها از جمله بنگاه داری بانک ها، خلق پول و معاملات سوری در قانون مورد توجه واقع شود.
متاسفانه ذی نفعان بانک های خصوصی در این کار دخالت زیادی داشتند و قانون تصویب شده نتوانست به طور صد درصدی مشکلات بانکی را رفع کند.عمده مشکل امروز مجلس در این نکته خلاصه می شود که نمایندگان مجلس با وجود جایگاه والا و شخصیت فردی ممتازشان، از تخصص کافی در حوزه بانک و اقتصاد اسلامی برخوردار نیستند.
گاهی نقص از تورم قوانین است. از سال 1351 تا 1362 قانون بانکی داریم. در تمام این قوانین قوانین مادر ذکر شده ولی به صورت جزیره وار اعمال شده بود که در قانون بانک مرکزی یک جا جمع شدند.امروز بخش قانون بانک مرکزی به اتمام رسیده و قوانین بانک های عامل نوشته می شود. در این حوزه نیز چالش هایی با ذی نفعان بانک های خصوصی داریم. این گروه تمام تلاش خود را به کار می گیرند تا منافع خودشان را تامین کنند.
گاهی نقص از تورم قوانین است. از سال 1351 تا 1362 قانون بانکی داریم. در تمام این قوانین قوانین مادر ذکر شده ولی به صورت جزیره وار اعمال شده بود که در قانون بانک مرکزی یک جا جمع شدند.امروز بخش قانون بانک مرکزی به اتمام رسیده و قوانین بانک های عامل نوشته می شود. در این حوزه نیز چالش هایی با ذی نفعان بانک های خصوصی داریم. این گروه تمام تلاش خود را به کار می گیرند تا منافع خودشان را تامین کنند.
تاثیر منفی بنگاه داری بانک ها بر بخش واقعی اقتصاد چیست؟ آیا می توان ادعا کرد بانکداری بازوی تولید است؟
مکاتب مختلف اقتصادی در موضوعاتی دارای اختلاف و در مباحثی دارای اتحاد هستند. دانش اقتصاد از بخش واقعی اقتصاد و بخش مالی اقتصاد صحبت می کند. بخش واقعی اقتصاد، اصلی ترین بخش اقتصاد است که قدمتی دیرینه دارد. ولی بخش مالی بعد ها به اقتصاد اضافه شده است و ماموریت رفع نیازمندی بخش واقعی را بر عهده دارد.
بخش واقعی یعنی شرکت ها، صنعت، کشاورزی، خدمات، تولید و... هر مجموعه ای که جریان نیروی کار را برقرار می کند و مواد اولیه را به تولید تبدیل می کند و محصولی ارائه کرده است یا ماموریت توزیع محصول را برعهده دارد، در بخش واقعی اقتصاد تعریف می شود.
بخش واقعی اقتصاد در کنار سایر نیازمندی های خود از جمله مدیریت و دانش، دو نیاز ویژه دارد. تامین نقدینگی و سرمایه نیاز ویژه بخش واقعی است. این پول توسط بخش مالی اقتصاد یعنی بورس و بانک تامین می شود.
نیاز ویژه دوم در بخش واقعی اقتصاد، پوشش ریسک است. هر فعالیت اقتصادی ریسکی دارد اقتصاد های جهانی در بازار های مالی بخشی به نام بیمه را برای پوشش ریسک بخش واقعی در نظر گرفته است.در هرکشوری که بازار های مالی به درستی نقش خود را ایفا می کنند و بازار های واقعی با خیالی آسوده به فعالیت می پردازند، شاهد پیشرفت خواهیم بود ولو چنین کشوری در تحریم باشد و یا از دیگر فشار های بیرونی رنج ببرد.
روسیه نمونه کشوری است که با وجود تحریم و جنگ، وضعیت اقتصادی مطلوبی دارد زیرا بازار های واقعی و مالی اش به درستی نقش خود را ایفا می کنند.اما در کشور هایی که بخش مالی وارد حوزه کاری بخش واقعی اقتصاد می شود، اقتصاد به لرزه می افتد. بانکی که محل تامین سرمایه صنعت است نباید به عنوان سهامدار یا صاحب صنایع عمل کند.
کار بانک جمع کردن نقدینگی و پمپاژ آن به بخش واقعی اقتصاد است.بانک ها به جای تامین سرمایه برای بخش واقعی اقتصاد، شرکت های تابعه ایجاد کرده و به رقبای قدرتمندی تبدیل شده اند که حتی بخش واقعی اقتصاد را زمین گیر می کنند.
بانک ها به جای تزریق سرمایه ها به بخش واقعی اقتصاد هولدینگ هایی ایجاد کرده و خود بنگاه داری می کنند. مقام معظم رهبری در فرمایشات خود می فرمایند: بانک ها غلط می کنند بنگاه داری کنند.منظور آقا این است که بانک باید نقدینگی بخش واقعی اقتصاد را فراهم کند نه اینکه رقیب تولید کننده باشد.
بانک ها با خرید بیش از نیمی از سهام شرکت ها در مجامع و هیات مدیره سهم بیشتری می گیرند و حتی مدیر عامل شرکت ها را تعیین می کنند یک بنگاه اقتصادی را از آن خود می کنند.
این رفتار بانک ها موجب شده بخش هایی از بدنه واقعی اقتصاد جدا شده و بانک تاسیس کنند یا صاحبان صنایع و تولید کننده ها بنگاه اقتصادی خود را می بندند و سرمایه را در بانک پسانداز می کنند تا بدون تحمل ریسک ماهانه سود خود را بگیرند. بنگاه داری بانک ها به این ترتیب یک اقتصاد واقعی را فلج و نابود می کند.