شوراهای اسلامی استانها را باید مشاوران و بازوان فکری دولت در استانها نامید. این نهاد مردمی و برخاسته از آرای مردم میتواند نقش مهمی در حل مشکلات و معضلات مبتلابه استان و رفع موانع توسعهای ایفا کند.
احمد حسننژاد ارزیل/
به گزارش کاف نیوز، خوشبختانه در دوره پنجم، ریاست شورای استان برعهده فردی نهاده شده که بجهت سابقه حضور در مجلس شورای اسلامی، با روال قانونی تصویب و اجرای پروژهها آشناست و از این جهت به چالشها و مشکلات فراروی استان، نگاهی فرا استانی دارد و بر این باور است که بیشتر مشکلات فعلی استان و تبریز بایستی در بستر کشور و منطقه حل و مرتفع شوند.
در یک روز زمستانی، نیم ساعتی در محل شورای اسلامی استان پای صحبتهای دکتر غلامحسین مسعودی ریحان نشستهایم تا از نزدیک با دغدغههایش آشنا شویم. آنچه در ذیل میآید پاسخهای رییس شورای اسلامی استان آذربایجانشرقی به سوالات ما در این زمان محدود میباشد:
• ضمن تشکر از اینکه وقتتان را در اختیار ما گذاشتید، بفرمایید آیا فکر نمیکنید عهدهدار شدن ریاست شورای استان، مانع رسیدگی بهتر به وظایفتان در شورای اسلامی شهر تبریز میشود؟
جا دارد قبل از هر سخنی، از اطلاعرسانی شفاف رسانهها و از شما به عنوان روزنامهنگاری که همیشه دغدغه توسعه استان و کشور را دارید، تشکر کنم.
به عنوان عضو شورای اسلامی شهر تبریز و رییس شورای اسلامی استان، مجبورم در این نهاد علاوه بر مشکلات و چالشهای استان، نگاهی نیز به کمبودها و نارساییها تبریز کهن داشته باشم. البته بر این باورم عهدهدار شدن ریاست شورای استان منافاتی با عضو شورای شهر تبریز بودن ندارد و این دو همدیگر را پوشش میدهند. چرا که با توجه به شرایط پیش آمده، اغلب مشکلات استان و شهر تبریز ارتباطی تنگاتنگ با همدیگر دارند و توسعه همه جانبه شهر تبریز تنها در بستر توسعه استان و کشور امکانپذیر خواهد بود.
در این راستا بایستی برای استان، برنامه و چشمانداز کوتاهمدت و بلندمدت تعریف شود و همه مسئولان استانی، خود را موظف به پیگیری روند اجرایی و عملیاتی این چشماندازها و برنامهریزیهای استراتژیک بدانند. تنها در این صورت مسیر توسعه و پیشرفت استان و اجرای پروژهها هموارتر خواهد شد، وگرنه آذربایجانشرقی در آینده نزدیک با چندین معضل و موانع توسعهای اساسی مواجه میشود.
• با عنایت به آنچه گفتید، اصلیترین دغدغههای رییس شورای اسلامی استان چه میتواند باشد؟
توسعه استان، نیازمند حل یکسری مشکلات زیرساختی است. یکی از این مشکلات زیرساختی، راههاست. راهها به عنوان شاهرگها و مویرگهای کشورها، هر چقدر بازتر باشند به همان میزان جلوی رکود گرفته شده و موجبات رونق و توسعه همه جانبه فراهم خواهد شد. در این بخش، توسعه آزادراهها بویژه اجرای آزادراه تبریز- ماکو از یکسو و آزادراه تبریز- اهر- باکو از سوی دیگر از اهمیت بسزایی برخوردار است. این دو پروژه میتواند با اتصال دریای خزر به مدیترانه، هم پیوند ما را با دنیا محکمتر کند و هم اقتصادمان را از بنبست فعلی خارج سازد.
خوشبختانه آزادراه تبریز- اهر- باکو در دولت نهم تصویب شده است. در آن دوره پیگیریهای زیادی در این مورد انجام شد و چندین نشست مشترک با قرارگاه خاتم الانبیا، بانک سپه و وزارت راه برگزار کردیم. متاسفانه بعد از اتمام دوران نمایندگی بنده، این پروژه مسکوت ماند. اخیراً یک عده از نمایندگان استان بویژه نماینده محترم مردم کلیبر، خداآفرین و هوراند پیگیری این پروژه را مجددا به جریان انداختهاند. خود بنده نیز طی روزها و ماههای اخیر دو نوبت با مهندس علیزاده؛ مدیرکل آزادراههای شمالغرب کشور جلساتی در این خصوص برگزار کردهایم. بیشک اگر این پروژه عملیاتی شود، هم برای منطقه ارسباران و هم برای استان نتایج بزرگی در پی خواهد داشت.
تسریع در اجرای پروژههای راهآهن استان، دومین دغدغه ماست. شبکه ریلی میتواند همچون گذشته ما را با قفقاز و ماورای قفقاز مرتبط سازد و رونق اقتصادی برای استان ما به ارمغان آورد.
بحث سوم، بحث انرژی است. استان ما هم اکنون با کمبود برق مواجه است. شاید کمبود برق و انرژی، مانع از ایجاد و راهاندازی کارخانجات بویژه کارخانجات عظیم استانی میشود. البته با برنامهریزیهای انجام گرفته و اقداماتی که در خصوص احداث چندین نیروگاه در سطح استان آغاز شده، این مشکل در آستانه برطرف شدن است. یکی از همین نیروگاههای در دست احداث، نیروگاه سیکل ترکیبی هریس است که در دوران نمایندگیام برای تامین زمین و زیرساختهای آن از جمله گاز تلاشهای زیادی کشیدیم. برای این نیروگاه، سرمایهگذار هم پیدا کرده بودیم که بنا بدلایلی مسئولان وقت فراری دادند. خوشبختانه اخیرا یک سرمایهگذار دیگر، این پروژه را آغاز کرده است که جای تقدیر و تشکر دارد.
در راستای حل مشکل انرژی در استان بویژه تبریز، باید تمام شهرکهای صنعتی موظف شوند، برای تامین برق موردنیاز شهرک، خود مستقیما اقدام به احداث نیروگاه کنند. مجتمعهای ساختمانی نیز همینطور باید برقشان را خودشان تامین کنند. البته اینکار در حال انجام است و خوشبختانه دولت نیز با تضمین خرید برق تولیدی بخش خصوصی، سرمایهگذاری در این حوزه را سودده کرده است.
• اما شهروندان آذربایجانی در سالهای اخیر دغدغههایی از نوع مرگ و زندگی دارند. در این رابطه نظری ندارید؟
مهمترین دغدغههای ما به حوزه آب و محیطزیست مربوط میشود. اگر در حوزه آب، مدیریت اصولی نداشته باشیم در آینده نزدیک نه تنها در استان بلکه در کل کشور به موضوعی تنشزا مبدل خواهد شد. این موضوع باید از جنبههای مختلف بررسی و راهکارهای گرهگشا برای آن یافته شود. انتقال آب از رودخانه ارس، یکی از همین راهکارهاست که آغاز شده است. اما باید روند اجرای پروژه سرعت بیشتری بخود بگیرد. باید همگی این پروژه را با جدیت پیگیری کنیم چرا که اگر بموقع تکمیل نشود، احتمال عدم انتقال این آب در نتیجه یکسری مشکلات و اتفاقات دور از انتظار نیست.
از این گذشته، باید برنامههای مدونی برای استفاده بهینه از آبهای موجود و ترویج فرهنگ مصرف اصولی آب در جامعه داشته باشیم و با بکارگیری شیوههای روز از هدررفت آب در بخشهای کشاورزی، صنعتی و حتی شرب جلوگیری کنیم.
اما مهمترین بحث امروز استان و منطقه، بحث دریاچه ارومیه است. حتما باید جلوی خشک شدن این دریاچه گرفته شود. باید برای احیای این دریاچه فکری اساسی بیندیشیم و با ترجیح منافع منطقه بر منافع فردی، بصورت عملیاتی وارد عمل شویم. وگرنه با سیاسی کردن موضوع، هوچیگری و استفاده تبلیغاتی از آن، نه تنها دریاچه احیا نخواهد شد بلکه بعضا زمینه تشدید مشکل و تسریع خشک شدن دریاچه فراهم خواهد شد. زندگی ما آذربایجانیها، به حیات دریاچه ارومیه وابسته است. همانطور که برای درمان و مداوای فرزند خود حاضریم هر کاری از دستمان برمیآید انجام دهیم، برای احیای دریاچه نیز بایستی فارغ از هرگونه مسایل سیاسی و تبلیغاتی، از علم و توان همه بهره بگیریم.
دغدغه دیگر ما، موضوع محیطزیست است. دغدغهای که اولویت نخست دنیای توسعه یافته و مدرن امروز است. در این مورد هم باید برنامههای مختلف یکساله، شش ساله و ده ساله داشته باشیم.
روند اجرایی برنامهها در همه حوزههای راه، آب و محیطزیست باید در معرض قضاوت، نظارت و پیگیری مردم و رسانهها قرار گیرند تا میزان پیشرفت برنامهها سالیانه به دقت ارزیابی شوند. و اگر قرار باشد چند سال بعد به عملکرد نمایندگان و مسئولان نمره داده شود، بازخورد این برنامهها معیار قرار گیرد.
• از محیطزیست صحبت کردید، یکی از مهمترین مشکلات کلانشهر تبریز در چند سال گذشته، آلودگی هوا و ریزگردهاست. شورای شهر تبریز راهکاری برای برون رفت از این مشکل ندارد؟
من کارشناس محیطزیست نیستم. این موضوع باید مورد کارشناسی دقیق قرار گیرد و سهم هر کدام از عوامل آلودگی تبریز بصورت کاملا علمی و دقیق مشخص شود. الان یک عده خودروها را عامل آلودگی هوای تبریز میدانند، یک عده کارخانجات و صنایع از جمله نیروگاهها و پتروشیمی را و یک عده دیگر خشکی دریاچه ارومیه و حتی خشکسالی و کاهش میزان بارندگیها را. اما چون این ادعاها هیچ کدام علمی نیستند، نمیتوان بدانها اعتماد کرد. معتقدم این موضوع باید در مرکز پژوهشی شورا – که در حال راهاندازی است – و یا دانشگاهها مورد مطالعه دقیق قرار گیرد و بعد از شناسایی عوامل، راهکارهایی برای رفع این عوامل ارایه شود.
یکی از پیشنهادهای بنده برای حل مشکل آلودگی هوای تبریز، ایجاد زیرساختها در سطح شهر برای دوچرخهسواری و تامین دوچرخه به تعداد دانشآموزان و کارمندان شهر از سوی شهرداری تبریز است. این امر چندین مزیت میتواند داشته باشد که افزایش میانگین ورزش در بین شهروندان، کاهش آلودگی هوا و نهادینه شدن فرهنگ استفاده از دوچرخه در رفت وآمدهای درونشهری از آن جمله است. البته در این بین صدا وسیما و رسانهها نقش مهمی در فرهنگسازی و آشنایی مردم با شیوههای کاهش آلودگی هوا میتوانند ایفا کنند.
• از دیگر مشکلات فعلی تبریز، حاشیهنشینی و بافتهای فرسوده است. آیا رفع این مشکل در اولویت برنامههای شورای پنجم هست یا نه؟
سمت و سوی حرکت در بیشتر کشورهای دنیا الان اینگونه است که اگر شهروندان از لحاظ میزان درآمد هم با همدیگر اختلاف داشته باشند، محلات و محل زندگیشان با همدیگر فرق زیادی نداشته باشد. به عبارت دیگر، محلات به فقیرنشین و ثروتمندنشین و یا بالاشهر و پایینشهر تقسیم نشوند و از لحاظ امکانات رفاهی و خدماتی و حتی ارزش زمین و منزل با همدیگر فرق چندانی نداشته باشند. تحقق این مهم، جلوی بسیاری از تنشهای سیاسی و اجتماعی را میگیرد، شهروندان احساس سرخوردگی نمیکنند و از حقوق شهروندیشان بیشتر بهرهمند میشوند و بدون شک، شأن و منزلت اجتماعیشان بالا میرود.
حاشیهنشینی در کشور ما در بین شهروندان فاصله انداخته است، هم فاصله طبقاتی و اقتصادی و هم فاصله اجتماعی. از این جهت معتقدم باید فکری اساسی برای حل معضل حاشیهنشینی اندیشیده شود. البته در این خصوص بایستی هم خود شهروندان پا پیش گذاشته و همکاریشان را با نهادهای متولی افزایش دهند و هم دولت و شهرداری با برنامهریزی دقیق وارد میدان شده و سهم و دین خود را ادا کند.
• به نظرتان این طرحتان در کشور ما، امکان عملیاتی شدن دارد؟
هیچ چیزی غیرممکن نیست. خواستن، دانستن و توانستن سه ضلع مثلث توسعه است. همانطور که در دنیا این مهم اتفاق افتاده در کشور و شهر ما نیز عملیاتی شدن آن امکانپذیر است.
• به عنوان رییس شورای اسلامی استان، وضعیت اشتغال و آینده آن را چگونه ارزیابی میکنید؟
تولید و اشتغال باید در اولویت برنامههای دولتمردان قرار گیرد. همانطور که قبلا نیز اشاره کردم ما در تامین زیرساختهای لازم برای اشتغالزایی از قبیل راه و انرژی با مشکلات اساسی مواجه هستیم. اخیرا در بازدیدی که از شهرک مبل و خودرو تبریز در مایان داشتیم، صاحبان برخی از اصناف و کارگاههای حاضر در آنجا، اعلام میکردند؛ 4 هزار کارگاه تولیدی موجود در آن منطقه، برق ندارد. من ماندهام این موضوع تا چه حدی میتواند با شعار اشتغالزایی و منویات رهبری در خصوص «اقتصاد مقاومتی؛ تولید و اشتغال» سنخیت داشته باشد.
با وجود همه اینها، به آینده استان بویژه در خصوص اشتغال بسیار خوشبین هستم و دلیل خوشبینیام نیز به دو فرصت ایجاد شده در استان برمیگردد؛ یکی وجود استاندار سختکوش و دیگری امام جمعه محبوب و مردمی. معتقدم اگر از این فرصت بزرگ بوجود آمده برای جذب سرمایهگذار و ایجاد زیرساختهای لازم استفاده بهینه نشود، دیگر در آینده به سختی چنین فرصت مناسبی فراهم خواهد شد.
شوراهای اسلامی استانها را باید مشاوران و بازوان فکری دولت در استانها نامید. این نهاد مردمی و برخاسته از آرای مردم میتواند نقش مهمی در حل مشکلات و معضلات مبتلابه استان و رفع موانع توسعهای ایفا کند.
احمد حسننژاد ارزیل/
به گزارش کاف نیوز، خوشبختانه در دوره پنجم، ریاست شورای استان برعهده فردی نهاده شده که بجهت سابقه حضور در مجلس شورای اسلامی، با روال قانونی تصویب و اجرای پروژهها آشناست و از این جهت به چالشها و مشکلات فراروی استان، نگاهی فرا استانی دارد و بر این باور است که بیشتر مشکلات فعلی استان و تبریز بایستی در بستر کشور و منطقه حل و مرتفع شوند.
در یک روز زمستانی، نیم ساعتی در محل شورای اسلامی استان پای صحبتهای دکتر غلامحسین مسعودی ریحان نشستهایم تا از نزدیک با دغدغههایش آشنا شویم. آنچه در ذیل میآید پاسخهای رییس شورای اسلامی استان آذربایجانشرقی به سوالات ما در این زمان محدود میباشد:
• ضمن تشکر از اینکه وقتتان را در اختیار ما گذاشتید، بفرمایید آیا فکر نمیکنید عهدهدار شدن ریاست شورای استان، مانع رسیدگی بهتر به وظایفتان در شورای اسلامی شهر تبریز میشود؟
جا دارد قبل از هر سخنی، از اطلاعرسانی شفاف رسانهها و از شما به عنوان روزنامهنگاری که همیشه دغدغه توسعه استان و کشور را دارید، تشکر کنم.
به عنوان عضو شورای اسلامی شهر تبریز و رییس شورای اسلامی استان، مجبورم در این نهاد علاوه بر مشکلات و چالشهای استان، نگاهی نیز به کمبودها و نارساییها تبریز کهن داشته باشم. البته بر این باورم عهدهدار شدن ریاست شورای استان منافاتی با عضو شورای شهر تبریز بودن ندارد و این دو همدیگر را پوشش میدهند. چرا که با توجه به شرایط پیش آمده، اغلب مشکلات استان و شهر تبریز ارتباطی تنگاتنگ با همدیگر دارند و توسعه همه جانبه شهر تبریز تنها در بستر توسعه استان و کشور امکانپذیر خواهد بود.
در این راستا بایستی برای استان، برنامه و چشمانداز کوتاهمدت و بلندمدت تعریف شود و همه مسئولان استانی، خود را موظف به پیگیری روند اجرایی و عملیاتی این چشماندازها و برنامهریزیهای استراتژیک بدانند. تنها در این صورت مسیر توسعه و پیشرفت استان و اجرای پروژهها هموارتر خواهد شد، وگرنه آذربایجانشرقی در آینده نزدیک با چندین معضل و موانع توسعهای اساسی مواجه میشود.
• با عنایت به آنچه گفتید، اصلیترین دغدغههای رییس شورای اسلامی استان چه میتواند باشد؟
توسعه استان، نیازمند حل یکسری مشکلات زیرساختی است. یکی از این مشکلات زیرساختی، راههاست. راهها به عنوان شاهرگها و مویرگهای کشورها، هر چقدر بازتر باشند به همان میزان جلوی رکود گرفته شده و موجبات رونق و توسعه همه جانبه فراهم خواهد شد. در این بخش، توسعه آزادراهها بویژه اجرای آزادراه تبریز- ماکو از یکسو و آزادراه تبریز- اهر- باکو از سوی دیگر از اهمیت بسزایی برخوردار است. این دو پروژه میتواند با اتصال دریای خزر به مدیترانه، هم پیوند ما را با دنیا محکمتر کند و هم اقتصادمان را از بنبست فعلی خارج سازد.
خوشبختانه آزادراه تبریز- اهر- باکو در دولت نهم تصویب شده است. در آن دوره پیگیریهای زیادی در این مورد انجام شد و چندین نشست مشترک با قرارگاه خاتم الانبیا، بانک سپه و وزارت راه برگزار کردیم. متاسفانه بعد از اتمام دوران نمایندگی بنده، این پروژه مسکوت ماند. اخیراً یک عده از نمایندگان استان بویژه نماینده محترم مردم کلیبر، خداآفرین و هوراند پیگیری این پروژه را مجددا به جریان انداختهاند. خود بنده نیز طی روزها و ماههای اخیر دو نوبت با مهندس علیزاده؛ مدیرکل آزادراههای شمالغرب کشور جلساتی در این خصوص برگزار کردهایم. بیشک اگر این پروژه عملیاتی شود، هم برای منطقه ارسباران و هم برای استان نتایج بزرگی در پی خواهد داشت.
تسریع در اجرای پروژههای راهآهن استان، دومین دغدغه ماست. شبکه ریلی میتواند همچون گذشته ما را با قفقاز و ماورای قفقاز مرتبط سازد و رونق اقتصادی برای استان ما به ارمغان آورد.
بحث سوم، بحث انرژی است. استان ما هم اکنون با کمبود برق مواجه است. شاید کمبود برق و انرژی، مانع از ایجاد و راهاندازی کارخانجات بویژه کارخانجات عظیم استانی میشود. البته با برنامهریزیهای انجام گرفته و اقداماتی که در خصوص احداث چندین نیروگاه در سطح استان آغاز شده، این مشکل در آستانه برطرف شدن است. یکی از همین نیروگاههای در دست احداث، نیروگاه سیکل ترکیبی هریس است که در دوران نمایندگیام برای تامین زمین و زیرساختهای آن از جمله گاز تلاشهای زیادی کشیدیم. برای این نیروگاه، سرمایهگذار هم پیدا کرده بودیم که بنا بدلایلی مسئولان وقت فراری دادند. خوشبختانه اخیرا یک سرمایهگذار دیگر، این پروژه را آغاز کرده است که جای تقدیر و تشکر دارد.
در راستای حل مشکل انرژی در استان بویژه تبریز، باید تمام شهرکهای صنعتی موظف شوند، برای تامین برق موردنیاز شهرک، خود مستقیما اقدام به احداث نیروگاه کنند. مجتمعهای ساختمانی نیز همینطور باید برقشان را خودشان تامین کنند. البته اینکار در حال انجام است و خوشبختانه دولت نیز با تضمین خرید برق تولیدی بخش خصوصی، سرمایهگذاری در این حوزه را سودده کرده است.
• اما شهروندان آذربایجانی در سالهای اخیر دغدغههایی از نوع مرگ و زندگی دارند. در این رابطه نظری ندارید؟
مهمترین دغدغههای ما به حوزه آب و محیطزیست مربوط میشود. اگر در حوزه آب، مدیریت اصولی نداشته باشیم در آینده نزدیک نه تنها در استان بلکه در کل کشور به موضوعی تنشزا مبدل خواهد شد. این موضوع باید از جنبههای مختلف بررسی و راهکارهای گرهگشا برای آن یافته شود. انتقال آب از رودخانه ارس، یکی از همین راهکارهاست که آغاز شده است. اما باید روند اجرای پروژه سرعت بیشتری بخود بگیرد. باید همگی این پروژه را با جدیت پیگیری کنیم چرا که اگر بموقع تکمیل نشود، احتمال عدم انتقال این آب در نتیجه یکسری مشکلات و اتفاقات دور از انتظار نیست.
از این گذشته، باید برنامههای مدونی برای استفاده بهینه از آبهای موجود و ترویج فرهنگ مصرف اصولی آب در جامعه داشته باشیم و با بکارگیری شیوههای روز از هدررفت آب در بخشهای کشاورزی، صنعتی و حتی شرب جلوگیری کنیم.
اما مهمترین بحث امروز استان و منطقه، بحث دریاچه ارومیه است. حتما باید جلوی خشک شدن این دریاچه گرفته شود. باید برای احیای این دریاچه فکری اساسی بیندیشیم و با ترجیح منافع منطقه بر منافع فردی، بصورت عملیاتی وارد عمل شویم. وگرنه با سیاسی کردن موضوع، هوچیگری و استفاده تبلیغاتی از آن، نه تنها دریاچه احیا نخواهد شد بلکه بعضا زمینه تشدید مشکل و تسریع خشک شدن دریاچه فراهم خواهد شد. زندگی ما آذربایجانیها، به حیات دریاچه ارومیه وابسته است. همانطور که برای درمان و مداوای فرزند خود حاضریم هر کاری از دستمان برمیآید انجام دهیم، برای احیای دریاچه نیز بایستی فارغ از هرگونه مسایل سیاسی و تبلیغاتی، از علم و توان همه بهره بگیریم.
دغدغه دیگر ما، موضوع محیطزیست است. دغدغهای که اولویت نخست دنیای توسعه یافته و مدرن امروز است. در این مورد هم باید برنامههای مختلف یکساله، شش ساله و ده ساله داشته باشیم.
روند اجرایی برنامهها در همه حوزههای راه، آب و محیطزیست باید در معرض قضاوت، نظارت و پیگیری مردم و رسانهها قرار گیرند تا میزان پیشرفت برنامهها سالیانه به دقت ارزیابی شوند. و اگر قرار باشد چند سال بعد به عملکرد نمایندگان و مسئولان نمره داده شود، بازخورد این برنامهها معیار قرار گیرد.
• از محیطزیست صحبت کردید، یکی از مهمترین مشکلات کلانشهر تبریز در چند سال گذشته، آلودگی هوا و ریزگردهاست. شورای شهر تبریز راهکاری برای برون رفت از این مشکل ندارد؟
من کارشناس محیطزیست نیستم. این موضوع باید مورد کارشناسی دقیق قرار گیرد و سهم هر کدام از عوامل آلودگی تبریز بصورت کاملا علمی و دقیق مشخص شود. الان یک عده خودروها را عامل آلودگی هوای تبریز میدانند، یک عده کارخانجات و صنایع از جمله نیروگاهها و پتروشیمی را و یک عده دیگر خشکی دریاچه ارومیه و حتی خشکسالی و کاهش میزان بارندگیها را. اما چون این ادعاها هیچ کدام علمی نیستند، نمیتوان بدانها اعتماد کرد. معتقدم این موضوع باید در مرکز پژوهشی شورا – که در حال راهاندازی است – و یا دانشگاهها مورد مطالعه دقیق قرار گیرد و بعد از شناسایی عوامل، راهکارهایی برای رفع این عوامل ارایه شود.
یکی از پیشنهادهای بنده برای حل مشکل آلودگی هوای تبریز، ایجاد زیرساختها در سطح شهر برای دوچرخهسواری و تامین دوچرخه به تعداد دانشآموزان و کارمندان شهر از سوی شهرداری تبریز است. این امر چندین مزیت میتواند داشته باشد که افزایش میانگین ورزش در بین شهروندان، کاهش آلودگی هوا و نهادینه شدن فرهنگ استفاده از دوچرخه در رفت وآمدهای درونشهری از آن جمله است. البته در این بین صدا وسیما و رسانهها نقش مهمی در فرهنگسازی و آشنایی مردم با شیوههای کاهش آلودگی هوا میتوانند ایفا کنند.
• از دیگر مشکلات فعلی تبریز، حاشیهنشینی و بافتهای فرسوده است. آیا رفع این مشکل در اولویت برنامههای شورای پنجم هست یا نه؟
سمت و سوی حرکت در بیشتر کشورهای دنیا الان اینگونه است که اگر شهروندان از لحاظ میزان درآمد هم با همدیگر اختلاف داشته باشند، محلات و محل زندگیشان با همدیگر فرق زیادی نداشته باشد. به عبارت دیگر، محلات به فقیرنشین و ثروتمندنشین و یا بالاشهر و پایینشهر تقسیم نشوند و از لحاظ امکانات رفاهی و خدماتی و حتی ارزش زمین و منزل با همدیگر فرق چندانی نداشته باشند. تحقق این مهم، جلوی بسیاری از تنشهای سیاسی و اجتماعی را میگیرد، شهروندان احساس سرخوردگی نمیکنند و از حقوق شهروندیشان بیشتر بهرهمند میشوند و بدون شک، شأن و منزلت اجتماعیشان بالا میرود.
حاشیهنشینی در کشور ما در بین شهروندان فاصله انداخته است، هم فاصله طبقاتی و اقتصادی و هم فاصله اجتماعی. از این جهت معتقدم باید فکری اساسی برای حل معضل حاشیهنشینی اندیشیده شود. البته در این خصوص بایستی هم خود شهروندان پا پیش گذاشته و همکاریشان را با نهادهای متولی افزایش دهند و هم دولت و شهرداری با برنامهریزی دقیق وارد میدان شده و سهم و دین خود را ادا کند.
• به نظرتان این طرحتان در کشور ما، امکان عملیاتی شدن دارد؟
هیچ چیزی غیرممکن نیست. خواستن، دانستن و توانستن سه ضلع مثلث توسعه است. همانطور که در دنیا این مهم اتفاق افتاده در کشور و شهر ما نیز عملیاتی شدن آن امکانپذیر است.
• به عنوان رییس شورای اسلامی استان، وضعیت اشتغال و آینده آن را چگونه ارزیابی میکنید؟
تولید و اشتغال باید در اولویت برنامههای دولتمردان قرار گیرد. همانطور که قبلا نیز اشاره کردم ما در تامین زیرساختهای لازم برای اشتغالزایی از قبیل راه و انرژی با مشکلات اساسی مواجه هستیم. اخیرا در بازدیدی که از شهرک مبل و خودرو تبریز در مایان داشتیم، صاحبان برخی از اصناف و کارگاههای حاضر در آنجا، اعلام میکردند؛ 4 هزار کارگاه تولیدی موجود در آن منطقه، برق ندارد. من ماندهام این موضوع تا چه حدی میتواند با شعار اشتغالزایی و منویات رهبری در خصوص «اقتصاد مقاومتی؛ تولید و اشتغال» سنخیت داشته باشد.
با وجود همه اینها، به آینده استان بویژه در خصوص اشتغال بسیار خوشبین هستم و دلیل خوشبینیام نیز به دو فرصت ایجاد شده در استان برمیگردد؛ یکی وجود استاندار سختکوش و دیگری امام جمعه محبوب و مردمی. معتقدم اگر از این فرصت بزرگ بوجود آمده برای جذب سرمایهگذار و ایجاد زیرساختهای لازم استفاده بهینه نشود، دیگر در آینده به سختی چنین فرصت مناسبی فراهم خواهد شد.
ماشاله یه دوجین است این اسم شورا- مردم می دانند که ماها چه می کنیم
ماشاله یه دوجین است این اسم شورا- مردم می دانند که ماها چه می کنیم